قلعه پايين ده ابيانه در سمت جنوب رودخانه روي تپه هاي جنوبي روستا قرار گرفته است. در حال حاضر، اين قلعه خالي در كنار روستاي ابيانه قرار گرفته و رهگذري كه به ابيانه مي رسد با ديدن آن ناخودآگاه سفري به دورانهاي گذشته خواهد داشت و روزگاري را به ياد خواهد آورد كه مردم در برابر متجاوزان به روستا در اين دژ محكم به پايمردي مي پرداخته اند. وسعت اين بنا به پانزده هزار متر مي رسد.
در گذشته قلعه پايين ده ابيانه به منظور دفاع از اهالي و دارايي هاي آنان ساخته شد. هر كدام از اعضاي ده وظيفه داشتند در زمان حمله ياغيان، محصولات كشاورزي يا دامهاي خود را به اين قلعه انتقال داده و تا زماني كه غارتگران در روستا يا نواحي اطراف بودند در اين قلعه زندگي مي كردند. حتي مي گويند اگر كسي مشاركتي در اين قلعه نداشت نمي توانست در روستاي خود ازدواج كند و همگان موظف به داشتن سهمي در اين دژ بودند.
قلعه دو در داشت كه در قسمت شرقي و غربي دژ واقع شده و قفل هاي چوبي به نام كلون يا كلندون بر پشت آنها قرار گرفته بود كه درها را محكم مي نمود. پايه هاي اين قلعه بسيار ضخيم بوده و دو متر قطر دارند. اين پايه ها با خشت خام ساخته شده و دليل ساختن پايه هايي با اين قطر، اين بوده كه ساختمان دو طبقه قلعه بتواند با بلاياي طبيعي مانند سيل مقابله كند. شكافي به قطر يك تا 5/1 متر و بلندي 2 تا 4 متر در وسط پايه ها قرار داشت تا بتوان در آنها اشياي قديمي و عتيقه را از چنگ دزدان مخفي نمود. در اطراف قلعه برجهايي ساخته بودند كه محافظاني روي برجها به ديده باني مشغول بوده و 5 تا 10 نفر نيز به عنوان تيرانداز روي برجها كشيك داده و در صورت لزوم دشمنان را از ميان مي بردند. راهرويي زيرزميني برجها را به يكديگر ارتباط مي داد.
اين قلعه ساختاري بسيار پيچيده داشت. هر قسمت از اين قلعه به قبيله اي تعلق داشته و افراد بر اساس جمعيت خانوار، مكان را بين خود تقسيم مي نمودند. از حجرههاي غار مانند، به عنوان انبار و نشيمنگاه استفاده مي نمودند. در اين قلعه جا براي همه محصولات و دامهاي مردم و در طبقه زيرين نيز مكاني براي نگهداري علوفه براي تغذيه دامها موجود بوده است. غلات و مواد خوراكي نيز در خمره هايي نگهداري شده و در زير زمين مدفون مي شده تا دزدان نتوانند آنها را بربايند. بنابراين افراد قلعه با داشتن آب و غذا و مايملك خود ماهها مي توانستند در قلعه پايداري كنند.حتي عده اي پول يا جواهرات خود را در زير زمين مخفي مي ساخته اند. در هر طبقه اين بنا، 40 تا 50 اتاق كوچك و تو در تو با تكنيكي جالب روي هم ساخته شده بود كه توسط راهرويي زيرزميني به يكديگر ارتباط داشتند.
اين قلعه در ميان كشتزارها و باغهاي كشاورزي و بر فراز يك تپه باستاني از گذشته بر جاي مانده است و به نام قلعه توت معروف است. آثار تخريب شده قلعه توت بر فراز تپه باستاني قلعه توت ملاحظه مي شود. ارتفاع تپه از سطح زمينهاي اطراف حدود 15 متر اندازه گيري شده است. امروز در بناي اين قلعه پلان مشخصي ديده نمي شود. بخش عمده بنا بر اثر فرسايش و تخريب تدريجي از بين رفته است. سنگ به كار رفته در معماري قلعه، به تدريج براي حصار كشي باغ ها و مزارع كشاورزي پيرامون انتقال داده شده كه همين مساله موجب شده تا از معماري قلعه اثري باقي نماند اما اين اثر به عنوان يك تپه باستاني قابل مطالعه است.
در تپه تكه هاي متراكم سفال و ابزارهاي سنگي ديده مي شود. سفال هاي بدست آمده همگي بدون لعاب بوده و اكثراً داراي پوشش گلي نخودي و آجري است. پخت سفال ها ناقص بوده و از مواد گياهي، شن و ماسه براي شاموت آنها استفاده شده است. اكثر سفال ها از نوع سفال هاي خشن خمره اي، چرخ ساز و داراي تزيينات افزوده دور كمر يا روي شانه ظروف هستند. در سطح تپه و در گوشه جنوب شرقي آن، تودهاي از قلوه سنگ به ارتفاع حدودا يك متر ديده ميشود، همچنين در حاشيه غربي سطح تپه چند رديف توده سنگي به صورت خشكه چين ديده ميشود. به احتمال زياد اين سنگ ها بقاياي معماري قلعه سطح تپه هستند كه در گذشته در ساخت ديوارها به كار رفته است. به دليل فعاليتهاي نامتعارف كشاورزي در سطح تپه و دامنههاي آن بافت سطحي تپه و بناي قلعه به هم خورده است. در سطح و سمت جنوب تپه آثار و گچ (و احتمالاً كوره گچ) ديده ميشود.
مظهر چشمه بوشلي در مجاور رسوب هاي آهكي سختي است كه آثار خروج آب در برخي نقاط آن در گذشته وجود دارد.آب چشمه بوشلي از دسته آب هاي كلرور ـ سديك و بي كربنات كلسيك گرم به همراه گاز است. از اين چشمه براي استحمام استفاده مي شود. حرارت آن 49 درجه است و آب آن صاف و زلال و مزه اش نمكي و گزنده است. اهالي محل براي درمان رماتيسم و درد مفاصل و رفع خستگي از آن استفاده مي كنند
.