معرفی وبلاگ
بسم الله الرّحمن الرّحیم {((=>سال جهاد اقتصادی))} بازدید کننده ی گرامی؛ این وبلاگ در جهت گسترش فرهنگ گردشگری و ایران گردی ایجاد شده است. امید است شما دوستان؛با مطالعه این وبلاگ و سایر مطالب و منابع هر چه بهتر و بیشتر با مناطق طبیعی ، تاریخی و منحصر به فرد ایران آشنا شوید. ایران سرزمینی با طبیعت چهار فصل و تاریخی به قدمت تمدن بشری است که شایسته است ما نیز با این سرزمین کهن و زیبا بیشتر آشنا شویم. شما عزیزان نیز با بیان نظرات و به خصوص انتقادات خود می توانید در جهت بهتر شدن وبلاگ با ما همکاری فرمایید.
دسته
آرشیو
آمار و امکانات
تاریخ : سه شنبه 1403/2/18
تعداد بازدید : 213948
تعداد نوشته ها : 110
تعداد نظرات : 13
جهت مشاهده نقشه کامل ایران ،کلیک نمایید
Rss
ویرایش قالب
محسن قهرمانی

طاق بستان مجموعه‌اي از سنگ‌نگاره‌ها و سنگ‌نبشته‌هاي دوره‌ ساساني است كه در شمال‌غربي شهر كرمانشاه در غرب ايران واقع شده است.وجود كوه و چشمه در اين مكان، آن را به گردشگاهي روح‌فزا تبديل نموده كه از زمان‌هاي ديرين تا به امروز مورد توجه بوده است. طاق بستان در زبان بومي (كردي) طاق وسان گفته مي‌شود. سان به معني سنگ مي‌باشد و به اين ترتيب طاق بستان طاق سنگي معني مي‌دهد. اين مجموعه در قرن سوم ميلادي ساخته شده است. شاهان ساساني نخست نواحي اطراف تخت جمشيد را براي تراشيدن تنديس‌هاي خود برگزيدند، اما از زمان اردشير دوم و شاهان پس از او طاق بستان را انتخاب كردند كه در بين راه جاده‌ ابريشم قرار داشت و داراي طبيعتي سرسبز و پر‌آب بود.طاق بستان شامل سنگ‌نگاره‌ تاج‌گذاري اردشير دوم و دو طاق مي‌باشد كه طاق كوچك‌تر شاهپور دوم و سوم و طاق بزرگ‌تر خسرو پرويز را به تصوير كشيده است. در سمت راست طاق كوچك‌تر و در بيرون از طاق سنگ‌نگاره‌اي تراشيده شده كه تاج‌گذاري اردشير دوم را نشان مي‌دهد.

دسته ها : تاريخي - آثار ملي
1390/11/2

بناي گنبد سلطانيه در دوران حكومت خدابنده در مدت حدود 9 سال از 704 تا 713 ه.ق احداث شده و تنها بنايي است كه از مجموعه سلطانيه باقي مانده است. باني و سازندة آن را رشيدالدين فضل الله و تاج الدين عليشاه ذكر كرده‌اند اما تاكنون در هيچ جاي بنا كتيبه يا نوشته‌اي دال بر معمار و سازنده و يا هنرمندان سازنده آن به دست نيامده است و درباره تاريخ شروع ساخت آن نظريه‌هاي گوناگون وجود دارد. برخي از محققين، شروع احداث آن را سال 703 ه.ق و برخي سال 702 و يا 705 ه.ق دانسته‌ا‌ند. ولي 704 به زمان ساخت آن نزديكتر است زيرا اكثر تاريخ نويسان عهد اولجايتو اين سنه را شروع ساخت گنبد قيد كرده‌اند. به گواه متون تاريخي برپايي و ايجاد شهر سلطانيه به زمان ارغون بر مي‌گردد، اما مرگ زود هنگام وي مجال چنين كاري را نداد (690ه.ق). پس از ارغون خان پسرش غازان به فكر ادامه كار افتاد و او نيز در 33 سالگي در گذشتت و نتوانست به خواست خود جامه عمل بپوشاند (703ه.ق) سرانجام اين امر به دستور اولجايتو برادر و وليعهد غازان پس از مرگ او تحقق يافت.
در داخل شهر نيز به دستور اولجايتو بناي مقبره بزرگي براي او در نظر گرفته شده و اين در حالي بود كه اولجايتو گرچه مسلمان شده بود اما به طور جدا و رسمي از ميان فرق اسلامي هيچكدام را رسماً انتخاب نكرده بود. تقريباً تمامي عمليات ساختماني سلطانيه در سال 713ه.ق به اتمام رسيد و اولجايتو در مراسم جشني كه بدين مناسبت ترتيب داد، پايتخت را از تبريز به سلطانيه آورد. الگوي ساخت بناي سلطانيه مقبره سلطان مقبره سنجر در مرو است كه اولجايتو در زمان وليعهدي (وقتي حاكم مرو بود) بارها آنجا را ديده بود.
به استناد متون تاريخي در شهر سلطانيه ارگي وجود داشته كه بناي گنبد سلطانيه در سمت جنوب غربي آن برپا شده بود. ارگ داراي يك دروازه و شانزده برج و بارو و در داخل آن هر يك از رجال معروف دارايي عماراتي بودند و علاوه بر آن در ساختن بناهاي عمومي و قصرها با يكديگر رقابت داشتند. در اطراف بناي سلطانيه‌ بناهاي الحاقي وجود داشته كه ويران شده است، در حال حاضر دقيقاً مشخص نيست كه بناهاي الحاقي به بخش اصلي و هشت گوش بنا همزمان بوده يا نه زيرا بخشهاي مزبور كاملاً خراب شده‌اند.
پس از مرگ اولجايتو در سال 716 ه.ق شهر سلطانيه و به دنبال آن گنبد، شهرت و عظمت خود را از دست داد. با اين كه اين شهر مقر حكومت ابوسعيد بهادر خان فرزند اولجايتو بود، ولي رونق سابق خود را نداشت. سرانجام به دنبال حمله تيمور، وضع شهر دگرگون و خالي از سكنه شد و به جز گنبد آرامگاه سلطان محمد خدابنده تمام ابنيه آن را از بين رفت. سازمان ميراث فرهنگي كشور هر ساله بخشهايي از اين بنا را مرمت مي‌كند. اين بنا به شماره 166 در تاريخ 15/10/1310 ه. ش در فهرست آثار ملي ايران تحت عنوان مقبره سلطان محمد خدابنده، اولجايتو به ثبت رسيده است.

منطقه تاريخي تخت سليمان يا شيز در 45 كيلومتري شمال شرقي شهرستان تكاب (استان زنجان) , يكي از نادرترين مكان هايي است كه فرصت تحقيق روي غالب دوره هاي تاريخي ايران را در اختيار مي گذارد. تخت سليمان را جايگاه 5 دوره تاريخ تمدن در ايران دانسته اند.چنانكه پژوهشگران ميگويند : تخت سليمان در دوران هاي هخامنشي , اشكاني , و ساساني گذرگاه راه هاي عمده اي بوده كه از همدان به ارمنستان و اسياي صغير مي رفته است. پس از ان در زمان ابقا خان مغول نيز مورد توجه قرار گرفته است.چنانكه اين خان مغول نيز كاخي بر روي بقاياي كاخ بزرگ خسرو , در ضلع باختري درياچه ساخته است كه نشانه هاي ان هنوز پا برجاست. در جنوب تخت سليمان ديواري از سنگ تراورتن به ستبراي 70 سانتيمتر , بلنداي 1.5 متر و درازاي 200 متر ديده مي شود كه در دشت جنوبي تخت سليمان كشيده شده است. مردمان بومي منطقه اين ديوار سنگي را اژدها داش يا سنگ اژدها مكي نامند و بر اساس يك افسانه مي گويند : در زمان هاي كهن اژدهايي بوده كه سنگ شده است.

زندان سليمان نام كوهي مخروطي و ميان تهي در سه كيلومتري غرب تخت سليمان است.اين كوه هزاران سال پيش , بر اثر رسوب كاني هاي اب درياچه ان به وجود امده است.ارتفاع اين مخروط عمودي از زمين هاي مجاور خود 97 تا 107 متر است كه روي يك سطح رسوبي نسبتا هموار و از هرسو گسترده قرار گرفته و از فاصله هاي دور جذابيت ويژه اي به ان ميبخشد.كسي كه از ان صعود ميكند منظر زيبا و بديعي را پيش رو دارد. در راس تپه نه فقط چشم انداز وسيعي از تمام دره در مقابلش قرار مي گيرد , بلكه بر فراز ان گودي عميقي در حدود 80 متر ديده مي شود كه قطر دهانه ان به طور تقريب 65 متر است.كه به خاطر غير قابل صعود و هولناك بودنش به ان نام زندان سليمان بخشيده است.

اهالي بومي اين كوه زيبا را زندان سليمان يا زندان ديو مي شناسند و معتقدند كه حضرت سليمان ديوهايي را كه از فرمانش سرپيچي ميكردند در اين كوه زنداني مي كرده است. اين نام نيز به افسانه و با توجه به نسبت دادن محل به حضرت سليمان براين كوه گذارده شده است. در دهه 60 ميلادي به منظور بررسي و مطالعه ساختار دروني گودال , هيئت باستان شناسي الماني از سمت شمال شرقي دامنه كوه اقدام به حفر تونلي نمود كه بعد از عمليات , مجددا مسدود گرديده است.

قلعه پرتغالي‌ها در ضلع شمالي جزيره قشم و در ساحل درياي خليج فارس قرار دارد.اين قلعه در سال 1507 ميلادي به فرمان " آلفونسو آلبركرك " دريانورد پرتغالي در جزيره قشم احداث شد. آلبوكرك، جزاير دهانه خليج فارس را تصرف كرده و از اين طريق بر راه بازرگاني دريايي بين هند و اروپا تسلط يافت، چيرگي پرتغاليها براين آبراه مهم دريايي 110 سال طول كشيد. در اين مدت آنها به ساختن دژها و استحكاماتي پرداختند كه از آن جمله دژهاي هرمز ، قشم و لارك است.

قلعه قشم با مساحتي بيش از 2 هزار متر مربع از سنگهاي آهكي و گچي با ملاط ساروج محلي ساخته شده و طي يك قرن چندين بار استحكام بخشي يافته است. اين دژ راست گوشه است. چهاربرج در چهارگوشه و بازوهايي بلند دارد كه توپ و منجنيق ها برروي پهناي آن مستقر مي شده اند قلعه قشم كاربردي چون يك انبار بزرگ يا جاي نگهداري مهمات و سلاح داشته كه در مواقع اضطراري به ديگر دژها كمك مي رسانده است. قلعه پرتغالي‌ها يك قلعه تداركاتي بود كه براي ارتباط با قلعه هرمز و رساندن تداركات و خدمات به اين قلعه مركزي در قشم ساخته شده بود.سرانجام در سال 1623 ميلادي اين قلعه و ديگر پايگاهها در دهانه خليج فارس را يكي از سرداران صفوي متصرف شد و ايرانيان تا امروز براين پرارزش ترين آبراهه دنيا چيره هستند.

احسان يغمايي اين قلعه را در سال 78 از زير خاك بيرون آورد. اين باستان‌شناس تا بهار 1379 در اين قلعه به انجام كاوش‌ پرداخت.در آبان 1387 نيز در پي حفاري هاي شركت برق در محدوده 500 متري قلعه پرتغالي ها، تونل قديمي متصل به اين قلعه در شهر قشم، كشف شد.اين تونل كه به قلعه پرتغالي ها متصل مي باشد، راه فرار فرماندهان و نيروهاي نظامي پرتغالي و همچنين مكان نگهداري مهمات نظامي آنان بوده است. اين تونل تا محدوده ميدان سعدي شهر قشم به طول حدود سه كيلومتر، ادامه دارد.گفته ميشود كه تونل مذكور براساس برخي روايات از قلعه پرتغالي ها در شهر قشم تا غارهاي خربس (در 15 كيلومتري جنوب شهر قشم) نيز ادامه دارد.

دسته ها : تاريخي
1390/10/6

اين قلعه در ميان كشتزارها و باغهاي كشاورزي و بر فراز يك تپه باستاني از گذشته بر جاي مانده است و به نام قلعه توت معروف است. آثار تخريب شده قلعه توت بر فراز تپه باستاني قلعه توت ملاحظه مي شود. ارتفاع تپه از سطح زمين‌هاي اطراف حدود 15 متر اندازه گيري شده است. امروز در بناي اين قلعه پلان مشخصي ديده نمي شود. بخش عمده بنا بر اثر فرسايش و تخريب تدريجي از بين رفته است. سنگ به كار رفته در معماري قلعه، به تدريج براي حصار ‌كشي باغ ها و مزارع كشاورزي پيرامون انتقال داده شده كه همين مساله موجب شده تا از معماري قلعه اثري باقي نماند اما اين اثر به عنوان يك تپه باستاني قابل مطالعه است.
در تپه تكه هاي متراكم سفال و ابزارهاي سنگي ديده مي شود. سفال هاي بدست آمده همگي بدون لعاب بوده و اكثراً داراي پوشش گلي نخودي و آجري است. پخت سفال ها ناقص بوده و از مواد گياهي، شن و ماسه براي شاموت آنها استفاده شده است. اكثر سفال ها از نوع سفال هاي خشن خمره اي، چرخ ساز و داراي تزيينات افزوده دور كمر يا روي شانه ظروف هستند. در سطح تپه و در گوشه جنوب شرقي آن، توده‌اي از قلوه سنگ به ارتفاع حدودا يك متر ديده مي‌شود، همچنين در حاشيه غربي سطح تپه چند رديف توده سنگي به صورت خشكه چين ديده مي‌شود. به احتمال زياد اين سنگ ها بقاياي معماري قلعه سطح تپه هستند كه در گذشته در ساخت ديوارها به كار رفته است. به دليل فعاليتهاي نامتعارف كشاورزي در سطح تپه و دامنه‌هاي آن بافت سطحي تپه و بناي قلعه به هم خورده است. در سطح و سمت جنوب تپه آثار و گچ (و احتمالاً كوره گچ) ديده مي‌شود. آدرس»:
در توابع شهرستان ايلام - جنوب روستاي بانقلان

 

دسته ها : تاريخي
1390/10/1

در تنگ ماژين از توابع دره شهر، دخمه ها و اشكفت هايي وجود دارد كه يكي از آنها به غار كول كني معروف است. دهانه اين غار در محل ورودي حدود 30 متر طول دارد و با توجه به موقعيت استقرار، دسترسي به آن بدون تجهيزات ضرور ناممكن است. در داخل و پيرامون غار آثاري از وجود زندگي در دوران هاي سنگ به دست نيامده است، ولي در محل ريزش آب حوض كوچكي كه از سنگ تراشيده شده وجود دارد كه ملاط آن نيز احتمالاً از ساروج است. در اطراف اين حوضچه اثري كه نشان دهنده قدمت آن باشد؛ به دست نيامده است، ولي احتمالاً به شهر ساساني خارج از تنگ مربوط بوده است. علاوه بر غار معروف كول كني، در اين محل دخمه هاي متعددي نيز وجود دارد كه تعداد آنها به 12 مي رسد و در برخي از اين دخمه نشانه هايي از سكونت انسان باستاني مشهود است. جالب ترين دخمه ها شامل سه اشكفت در كنار هم و يك اشكفت بر بالاي آن هاست كه به غار انوشيروان معروف هستند. در كندوكاو كف يكي از اين غارها، يك قطعه سفال از نوع سفال هاي نيمه‌ هزاره اول قبل از ميلاد به دست آمده است. در مورد اين غارها، روايتي در بين مردم محل نقل مي شود كه جالب توجه است و ان روايت چنين است: مردم محل اعتقاد دارند كه انوشيروان به هنگام جان دادن وصيت كرده بود كه جسد وي را دور از دسترس دشمنان دفن كنند، از اين رو بازماندگانش پس از جست و جوي بسيار، اين اشكفت را مي يابند و جسد وي را در آن دفن مي كنند. البته اين مطلب نقل قولي ضعيف است و با توجه به زرتشتي بودن انوشيروان دور از حقيقت به نظر مي رسد و اصولاً تاكنون گوري از شاهان ساساني ديده نشده است.

دسته ها : تاريخي
1390/10/1
X