معرفی وبلاگ
بسم الله الرّحمن الرّحیم {((=>سال جهاد اقتصادی))} بازدید کننده ی گرامی؛ این وبلاگ در جهت گسترش فرهنگ گردشگری و ایران گردی ایجاد شده است. امید است شما دوستان؛با مطالعه این وبلاگ و سایر مطالب و منابع هر چه بهتر و بیشتر با مناطق طبیعی ، تاریخی و منحصر به فرد ایران آشنا شوید. ایران سرزمینی با طبیعت چهار فصل و تاریخی به قدمت تمدن بشری است که شایسته است ما نیز با این سرزمین کهن و زیبا بیشتر آشنا شویم. شما عزیزان نیز با بیان نظرات و به خصوص انتقادات خود می توانید در جهت بهتر شدن وبلاگ با ما همکاری فرمایید.
دسته
آرشیو
آمار و امکانات
تاریخ : دوشنبه 1403/2/17
تعداد بازدید : 213915
تعداد نوشته ها : 110
تعداد نظرات : 13
جهت مشاهده نقشه کامل ایران ،کلیک نمایید
Rss
ویرایش قالب
محسن قهرمانی
در محله اي معروف به بالاكفد در خيابان لطفعلي زند بناي متعلق به قوام الملك شيرازي است كه در دوره قاجاريه ساخته شده و به دليل فراواني درخت نارنج در آن به نارنجستان معروف است.اين ساختمان به دو بخش شمالي و جنوبي تقسيم گرديده است كه در عمارت جنوبي كه بيشتر براي خدمه بوده و داراي دو ايوان با ستون هاي چوبي منبت كاري شده است و اتاق هايي با گچبري زيبا دارد ، اما عمارت شمالي كه شامل دو طبقه بوده مجموعه اي از شاهكارهاي تزييني را در خود دارد كه شامل ايوان با دو ستون سنگي كه در داخل و دو طرف آن آينه كاري با پنجره ها و درهاي منبت كاري و سقف چوبي كه روي آن آينه كاري شده است به همراه نقاشي هايي كه در نوع خود جزء شاهكارهاي هنري زمان قاجار مي باشد ، وجود دارد . در داخل عمارت تالار آينه كه سقف آن با رنگ آميزي شكوه خاصي به تالار داده و همچنين اتاقي كه از ميهمانان در آنجا پذيرايي مي شده و به صورت به اصطلاح امروزي دوبلكس بوده است ، داراي درب و پنجره هايي رنگي و اسباب و اثاثيه اي است متعلق به صد سال پيش . در بيرون عمارت و بر روي بدنه ساختمان نقش برجسته هايي از سرباز و شير كنده كاري شده وجود دارد كه از نقش برجسته هاي تخت جمشيد الهام گرفته است و رو به روي عمارت نيز حوض سنگي و درختان نخل و نارنج وجود دارند كه فضاي زيبايي به اين بنا داده اند .

بناي گنبد سلطانيه در دوران حكومت خدابنده در مدت حدود 9 سال از 704 تا 713 ه.ق احداث شده و تنها بنايي است كه از مجموعه سلطانيه باقي مانده است. باني و سازندة آن را رشيدالدين فضل الله و تاج الدين عليشاه ذكر كرده‌اند اما تاكنون در هيچ جاي بنا كتيبه يا نوشته‌اي دال بر معمار و سازنده و يا هنرمندان سازنده آن به دست نيامده است و درباره تاريخ شروع ساخت آن نظريه‌هاي گوناگون وجود دارد. برخي از محققين، شروع احداث آن را سال 703 ه.ق و برخي سال 702 و يا 705 ه.ق دانسته‌ا‌ند. ولي 704 به زمان ساخت آن نزديكتر است زيرا اكثر تاريخ نويسان عهد اولجايتو اين سنه را شروع ساخت گنبد قيد كرده‌اند. به گواه متون تاريخي برپايي و ايجاد شهر سلطانيه به زمان ارغون بر مي‌گردد، اما مرگ زود هنگام وي مجال چنين كاري را نداد (690ه.ق). پس از ارغون خان پسرش غازان به فكر ادامه كار افتاد و او نيز در 33 سالگي در گذشتت و نتوانست به خواست خود جامه عمل بپوشاند (703ه.ق) سرانجام اين امر به دستور اولجايتو برادر و وليعهد غازان پس از مرگ او تحقق يافت.
در داخل شهر نيز به دستور اولجايتو بناي مقبره بزرگي براي او در نظر گرفته شده و اين در حالي بود كه اولجايتو گرچه مسلمان شده بود اما به طور جدا و رسمي از ميان فرق اسلامي هيچكدام را رسماً انتخاب نكرده بود. تقريباً تمامي عمليات ساختماني سلطانيه در سال 713ه.ق به اتمام رسيد و اولجايتو در مراسم جشني كه بدين مناسبت ترتيب داد، پايتخت را از تبريز به سلطانيه آورد. الگوي ساخت بناي سلطانيه مقبره سلطان مقبره سنجر در مرو است كه اولجايتو در زمان وليعهدي (وقتي حاكم مرو بود) بارها آنجا را ديده بود.
به استناد متون تاريخي در شهر سلطانيه ارگي وجود داشته كه بناي گنبد سلطانيه در سمت جنوب غربي آن برپا شده بود. ارگ داراي يك دروازه و شانزده برج و بارو و در داخل آن هر يك از رجال معروف دارايي عماراتي بودند و علاوه بر آن در ساختن بناهاي عمومي و قصرها با يكديگر رقابت داشتند. در اطراف بناي سلطانيه‌ بناهاي الحاقي وجود داشته كه ويران شده است، در حال حاضر دقيقاً مشخص نيست كه بناهاي الحاقي به بخش اصلي و هشت گوش بنا همزمان بوده يا نه زيرا بخشهاي مزبور كاملاً خراب شده‌اند.
پس از مرگ اولجايتو در سال 716 ه.ق شهر سلطانيه و به دنبال آن گنبد، شهرت و عظمت خود را از دست داد. با اين كه اين شهر مقر حكومت ابوسعيد بهادر خان فرزند اولجايتو بود، ولي رونق سابق خود را نداشت. سرانجام به دنبال حمله تيمور، وضع شهر دگرگون و خالي از سكنه شد و به جز گنبد آرامگاه سلطان محمد خدابنده تمام ابنيه آن را از بين رفت. سازمان ميراث فرهنگي كشور هر ساله بخشهايي از اين بنا را مرمت مي‌كند. اين بنا به شماره 166 در تاريخ 15/10/1310 ه. ش در فهرست آثار ملي ايران تحت عنوان مقبره سلطان محمد خدابنده، اولجايتو به ثبت رسيده است.

دشت لاله هاي واژگون، در 12 كيلومتري چلگرد و در نزديكي روستاي بنواستكي از توابع شهرستان كوهرنگ (استان چهار محال بختياري) واقع شده است. وسعت زياد (3400 هكتار) پوشش گياهي بسيار زيبا و ارزشمند، لاله هاي واژگون (اشك مريم) در دو نوع قرمز و زرد و نيز نزديكي به ديگر جاذبه هاي قطب سياحتي كوهرنگ از اين منطقه تفرجگاه بسيار مناسبي ساخته است. زمان رويش و شكفتن لاله هاي واژگون در اين دشت از اواسط فروردين ماه شروع و تا اواخر ارديبهشت ادامه دارد.

منطقه تاريخي تخت سليمان يا شيز در 45 كيلومتري شمال شرقي شهرستان تكاب (استان زنجان) , يكي از نادرترين مكان هايي است كه فرصت تحقيق روي غالب دوره هاي تاريخي ايران را در اختيار مي گذارد. تخت سليمان را جايگاه 5 دوره تاريخ تمدن در ايران دانسته اند.چنانكه پژوهشگران ميگويند : تخت سليمان در دوران هاي هخامنشي , اشكاني , و ساساني گذرگاه راه هاي عمده اي بوده كه از همدان به ارمنستان و اسياي صغير مي رفته است. پس از ان در زمان ابقا خان مغول نيز مورد توجه قرار گرفته است.چنانكه اين خان مغول نيز كاخي بر روي بقاياي كاخ بزرگ خسرو , در ضلع باختري درياچه ساخته است كه نشانه هاي ان هنوز پا برجاست. در جنوب تخت سليمان ديواري از سنگ تراورتن به ستبراي 70 سانتيمتر , بلنداي 1.5 متر و درازاي 200 متر ديده مي شود كه در دشت جنوبي تخت سليمان كشيده شده است. مردمان بومي منطقه اين ديوار سنگي را اژدها داش يا سنگ اژدها مكي نامند و بر اساس يك افسانه مي گويند : در زمان هاي كهن اژدهايي بوده كه سنگ شده است.

زندان سليمان نام كوهي مخروطي و ميان تهي در سه كيلومتري غرب تخت سليمان است.اين كوه هزاران سال پيش , بر اثر رسوب كاني هاي اب درياچه ان به وجود امده است.ارتفاع اين مخروط عمودي از زمين هاي مجاور خود 97 تا 107 متر است كه روي يك سطح رسوبي نسبتا هموار و از هرسو گسترده قرار گرفته و از فاصله هاي دور جذابيت ويژه اي به ان ميبخشد.كسي كه از ان صعود ميكند منظر زيبا و بديعي را پيش رو دارد. در راس تپه نه فقط چشم انداز وسيعي از تمام دره در مقابلش قرار مي گيرد , بلكه بر فراز ان گودي عميقي در حدود 80 متر ديده مي شود كه قطر دهانه ان به طور تقريب 65 متر است.كه به خاطر غير قابل صعود و هولناك بودنش به ان نام زندان سليمان بخشيده است.

اهالي بومي اين كوه زيبا را زندان سليمان يا زندان ديو مي شناسند و معتقدند كه حضرت سليمان ديوهايي را كه از فرمانش سرپيچي ميكردند در اين كوه زنداني مي كرده است. اين نام نيز به افسانه و با توجه به نسبت دادن محل به حضرت سليمان براين كوه گذارده شده است. در دهه 60 ميلادي به منظور بررسي و مطالعه ساختار دروني گودال , هيئت باستان شناسي الماني از سمت شمال شرقي دامنه كوه اقدام به حفر تونلي نمود كه بعد از عمليات , مجددا مسدود گرديده است.

X